سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشگاه ازاد اسلامی شیراز


86/10/3 ::  11:21 صبح

وقتی بچه بودم یعنی هنوز سردو گرم زندگی رو نچشیده بودم وهنوز با بازیهایی که قرار بود زندگی برام ایجاد کنه رو به رو نشده بودم فکر میکردم که خوشبخت ترین فرد روی زمین هستم،در واقع فکر میکردم خوشبخت می مونم .شاید خیلی ها این فکر منو داشتن اماوقتی بزرگ شدن و وارد دنیای فریب ودروغ شدن و یه مقداراز سردو گرم بودن روزگار به تنشون خورد فهمیدن که اون فرد خوشبخت که فکر میکردن نیستن.بعضی وقتها که دلم از این دنیا و ادمای بی وفاش میگیره و به ستوه میاد ، از زندگی کردن خسته میشم ومیخوام با تمام توان و قدرتی که دارم فریاد بزنم ای کاش هرگز به دنیا نیومده بودم ،ای کاش اسمم به لیست ادمای دنیایی وارد نمیشد چون نمیخوام توی دنیایی زندگی کنم که ادماش برای عشق دیگری ارزش قائل نیستن ،دنیایی که وقتی مرگ به سراغت میاد ودیگه نیستی ادماش تازه می فهمن که یه روزی بودی ،دنیای که ادماش برای پول دراوردن زندگی میکنن و احساس و عاطفه ندارن ،دنیایی که..................من از این دنیا و ادمای توش متنفرم ،متنفر ای کاش زمستان یادی از من نمیکرد ،ای کاش هنوز بچه بودم و هیچ گاه بزرگ نمیشدم هیچ گاه ،ای کاش همه منودرک میکردن،یعنی وقتی نگاهم به نگاهشون گره میخورد میفهمیدن چی میخوام ،ای کاش عاشقی به سراغم نیومده بود .اما من خودم رو با وجود این همه بدبختی خوشبخت میدونم چون میدونم یکی هست که منو دوست داشته باشه ،یکی هست که .............. اون از جنس ما ادما نیست ،اون از جنس ریا و دروغ نیست و امیدوارم که لا اقل اون منو فراموش نکنه و من اینو میدونم که اون بی نهایته ....همین
نویسنده : محمد

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها :: 
6310


:: بازدید امروز :: 
69


:: بازدید دیروز :: 
1


:: درباره خودم ::

دانشگاه ازاد اسلامی شیراز
محمد
دانشگاه ازاد اسلامی شیراز

:: اوقات شرعی ::

:: لینک به وبلاگ :: 

دانشگاه ازاد اسلامی شیراز

:: وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: اشتراک در خبرنامه ::

 

:: مطالب بایگانی شده ::

عشق
زمستان 1386
پاییز 1386

:: موسیقی وبلاگ ::