سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشگاه ازاد اسلامی شیراز


86/10/3 ::  2:24 عصر

نظر فراموش نشود
نویسنده : محمد

86/10/3 ::  2:24 عصر

روزی شیوانا یکی از شاگردانش را دید که زانوی غم بغل گرفته وگوشه ای نشسته...نزد او رفت وعلت را جویا شد


شاگرد لب به سخن گشود وگفت که دختر مورد علاقه اش اورا مورده بی وفایی قرار داده به او جواب منفی داده وبا کس دیگری ازدواج کرده(البته این دختر مربوط دیگه شیرینی عروسیش رو نیاورده بود!)...شاگرد گفت که سالهای متمادی عشق دختر را در قلب خود حفظ کرده وبا رفتن دختر به خانه مرد دیگر او احساس حقارت میکند وباید برای همیشه با عشقش خداحافظی کند ..حس میکند خرد شده له شده...


شیوانا باتبسم گفت:اما عشق تو به دختر چه ربطی دارد؟


شاگرد با حیرت پرسید:ولی اگر او نبود این عشق وشور هم در من وجود نداشت!!


شیوانا با لبخند گفت:چه کسی چنین گفته؟تو اهل دل وعشق وورزیدن هستی وبه همین دلیل اتش عشق وشوریدگی دل تورا هدف قرار داه..این ربطی به دخترک ندارد ..هر کس بجای ان دختر بود تو این اتش عشق را بسویش روانه میکردی...بگذار دختر برود..این عشق را بسوی دختر دیگری بفرست.مهم اینست که شعله این عشق در دلت خاموش نشود..دختر با رفتنش پیغام داد که لیاقت این اتش ارزشمند را ندارد چه بهتر!بگذار او برود تا صاحب اصلی وواقعی این شوروهیجان فرصت جلوه گری وظهور پیدا کند!به همین سادگی!!!


البته به همین سادگی نیست دوست من اما میشه به این جنبه هم فکر کرد که جنبه درستی هم هست!!!



نویسنده : محمد

86/10/3 ::  11:21 صبح

هنگام دیدن کسی که عاشق او هستید طپش قلب شما زیاد میشود و

 هیجان زده خواهید شد هنگامی که کسی را میبینید که ان را دوست

 دارید احساس سرور و خوشحالی میکنید هنگامی که عاشق هستید

 زمستان در نظر شما بهار است ولی در مقابل دوست داشتن زمستان

 فقط فصلی زیباست وقتی عاشق کسی هستید هنگامی که به او نگاه

 میکنید خجالت میکشید ولی وقتی که دوستش دارید با شادی و لبخند به

 او نگاه میکنید وقتی کنار معشوق خود هستید نمیتوانید هرچه در ذهن

 دارید بیان کنید   اما وقتی کسی را دوست دارید شما توانایی صحبت

 کردن با او را ندارید شما نمینوانید به چشمان کسی که عاشقش هستید

 مستقیم  و طولانی نگاه کنید اما میتوانید در حالی که لبخند بر لب دارید

 مدتها به چشمان فردی که دوستش دارید نگاه کنید  وقتی معشوقه شما

 گریه میکند شما هم به گریه می افتید ولی در مورد کسی که دوستش

 دارید سعی بر ارام کردن او دارید  احساس عاشق بودن و درک ان از

 راه نگاه است ولی درک دوست داشتن از طریق شنوایی و ابراز علاقه

 است  شما میتوانید یک رابطه دوستی را پایان دهید اما هرگز نمیتوانید

 چشمان خود را بر احساس عاشق بودن ببندید چرا که حتی اگر این کار

 را بکنید عشق همچنان قطره ای در قلب شما و برای همیشه باقی

 خواهد ماند


نویسنده : محمد

86/10/3 ::  11:21 صبح

وقتی بچه بودم یعنی هنوز سردو گرم زندگی رو نچشیده بودم وهنوز با بازیهایی که قرار بود زندگی برام ایجاد کنه رو به رو نشده بودم فکر میکردم که خوشبخت ترین فرد روی زمین هستم،در واقع فکر میکردم خوشبخت می مونم .شاید خیلی ها این فکر منو داشتن اماوقتی بزرگ شدن و وارد دنیای فریب ودروغ شدن و یه مقداراز سردو گرم بودن روزگار به تنشون خورد فهمیدن که اون فرد خوشبخت که فکر میکردن نیستن.بعضی وقتها که دلم از این دنیا و ادمای بی وفاش میگیره و به ستوه میاد ، از زندگی کردن خسته میشم ومیخوام با تمام توان و قدرتی که دارم فریاد بزنم ای کاش هرگز به دنیا نیومده بودم ،ای کاش اسمم به لیست ادمای دنیایی وارد نمیشد چون نمیخوام توی دنیایی زندگی کنم که ادماش برای عشق دیگری ارزش قائل نیستن ،دنیایی که وقتی مرگ به سراغت میاد ودیگه نیستی ادماش تازه می فهمن که یه روزی بودی ،دنیای که ادماش برای پول دراوردن زندگی میکنن و احساس و عاطفه ندارن ،دنیایی که..................من از این دنیا و ادمای توش متنفرم ،متنفر ای کاش زمستان یادی از من نمیکرد ،ای کاش هنوز بچه بودم و هیچ گاه بزرگ نمیشدم هیچ گاه ،ای کاش همه منودرک میکردن،یعنی وقتی نگاهم به نگاهشون گره میخورد میفهمیدن چی میخوام ،ای کاش عاشقی به سراغم نیومده بود .اما من خودم رو با وجود این همه بدبختی خوشبخت میدونم چون میدونم یکی هست که منو دوست داشته باشه ،یکی هست که .............. اون از جنس ما ادما نیست ،اون از جنس ریا و دروغ نیست و امیدوارم که لا اقل اون منو فراموش نکنه و من اینو میدونم که اون بی نهایته ....همین
نویسنده : محمد

86/10/2 ::  6:59 عصر

نویسنده : محمد

86/10/2 ::  6:57 عصر

عکس مدیر وبلاگ
نویسنده : محمد

86/10/2 ::  9:42 صبح

دو فرشته مسافر در بین راه برای اقامت بخانه ثروتمندی رفتند.خانواده ثروتمند از انها بخوبی استقبال نکردند وبا انکه اتاقهای زیادی داشتند انها را به زیر زمین هدایت کردند که سردو کوچک بود....فرشته ها قسمتی از زیرزمن را مرتب کردند تا بتوانند بخوابند..در همین حین فرشته بزرگتر متوجه سوراخی در دیوار شد وانرا ترمیم کرد.....فرشته کوچکتر که از میهمان نوازی انها ناراحت بود پرسید:چرا سوراخ را تعمیر کردی؟؟؟  فرشته بزرگتر گفت:چیزها همیشه انطور نیستند که بنظر میایند.


شب بعد انها مهمان زن ومردی کشاورز شدند که با وجود فقر غذای ناچیز خودرا با انها تقسیم کردند وجای خواب خودشان را به انها دادند......صبح روز بعد دو فرشته دیدند مردو زن کشاورز گریان هستند وفهمیدند گاو شیرده انها که تنها منبع درامدشان بود مرده است


فرشته کوچکتر عصبانی شد وبه فرشته بزرگتر گفت:تو چطور توانستی اجازه دهی چنین اتفاقی بیافتد؟ان شب در خانه مرد ثروتمند با وجود اینکه با ما ان رفتاره بد را داشتند به انها کمک کردی وان سوراخ را ترمیم کردی...اما به این زن ومرد مهربان کمکی نکردی ومانع مرگ گاوشان نشدی !!!!!


فرشته بزرگتر لبخندی زدو گفت:چیزها همیشه انطور نیستند که بنظر می ایند.....در ان زیر زمین متوجه شدم در سوراخ دیوار گنجی نهفته است پس انرا پوشاندم که ان خانواده طماع که بدترین جای خانه را به ما داده بودند به ان دست پیدا نکنند...........اما شب گذشته وقتی ما در رختخواب زن ومرد زحمتکش ومهربان استراحت میکردیم ..فرشته مرگ بالای سر همسرش حاضر شد  ولی من از او خواستم بجای زن..گاو را با خود ببرد و بدین ترتیب لطف انها را جبران کردم..


بسیاری از وقتها در زندگی اتفاقهایی رخ میدهد که تنها دلیلشان این است که در مسیر درست قرار نگرفته ایم....اگر منصفانه نگاه کنیم ایمان میاوریم که تمامی اتفاقها ناشی از اعمال خودمان است البته این موضوع را شاید بعد ها بفهمیم بعد از وقوع اتفاق...وخیلی از وقتها هم شری حادث میشود که مارا رنج میدهد اما بعدها میفهمم چه خیره بزرگی در ان نهفته بوده.....

 


نویسنده : محمد

<      1   2   3      >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها :: 
6253


:: بازدید امروز :: 
12


:: بازدید دیروز :: 
1


:: درباره خودم ::

دانشگاه ازاد اسلامی شیراز
محمد
دانشگاه ازاد اسلامی شیراز

:: اوقات شرعی ::

:: لینک به وبلاگ :: 

دانشگاه ازاد اسلامی شیراز

:: وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: اشتراک در خبرنامه ::

 

:: مطالب بایگانی شده ::

عشق
زمستان 1386
پاییز 1386

:: موسیقی وبلاگ ::